پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
نخل همیشه سربلند، رئیسعلی دلواری
نوشته شده در سه شنبه 1 مهر 1393
بازدید : 695
نویسنده : حسین

نهضت تنگستان و قیام مردمی جنوب ایران به پیشگامی رئیس علی دلواری از جمله مقاومتهای ضدّ استعماری در تاریخ کشوراست که بر دو انگیزه دینی و ملّی استوار است. آنچه از اسناد تاریخی برمی آید، برجستگی بُعد اعتقادی آن است، زیرا جهت گیری سیاست دولت وقت، به عنوان منشأ اقتدار ملی، بر اصل بی طرفی بنا شده بود و نه تنها در طول مبارزه مساعدتی در راه پیروزی قیام ننمود که در بسیاری مواقع برپایۀ همان اصل، رودرروی مبارزان و همسو با دشمنان قرارداشت.

در منطقه نیز، همفکری و همیاری سران قبایل وجود نداشت که جبهۀ واحد و همگونی در برابر دشمن ایجاد شود، بلکه جریان تقابلی حکام دوست و همسو با منافع انگلیس، در برابر سران مجاهدین، عرصه را نیز برآنان تنگ می نمود. بنابراین از جهت سیاسی، اجتماعی و نظامی، زمینۀ قیام فراهم نبود و به همین دلایل، این قیام نتوانست جنبۀ ملّی و سراسری به خود گیرد.

امّا از نظراعتقادی و بُعد مذهبی به لحاظ واکنش علمای دینی و مراجع تقلید در نجف اشرف، که در آن زمان مرکزثقل حوزه های علمیّه شناخته می شد، مقابله با اجانب و اشغالگران به منزلۀ جهاد در راه دین و دفاع از حریم مسلمین تلّقی می شد و به صراحت حکم جهاد صادر گردید. این امر، مردم خطّۀ جنوب را که هم تقیّد دینی داشتند و هم در حوزه جغرافیایی خلیج فارس، با عراق به منزلۀ بخشی از بلاد مسلمین و وابسته به دارالخلافه اسلامی دارای ارتباطات منطقه ای بودند و از همه مهمتر اینکه منطقۀ زندگی خود را در اِشغال بیگانه می دیدند، پیروی ازدستورات و احکام علماء واجب شمرده می شد. براین اساس، گرایش و عملکرد شخص رئیس علی در ارتباط با این حرکت، بیش از هرچیز بر مبنای احکام دینی شکل گرفته بود.

 رئیس علی در همه درگیری هایش با نیروهای انگلیسی، متأثّر از ایمان دینی و اراده قلبی و با تکیه بر هوش نظامی و تجربه پارتیزانی خود، توانست موفقیّت های چشمگیری را به دست آورد و خود را در صدر دغدغه نوک پیکان حمله دشمن قرار دهد. جنگهای دلوار، کوه کزی، شبیخون نیروهای مستقر در بهمنی و درگیریهای تنگک، همگی نقش مؤثّر رئیس علی در هدایت نیروهای جهادی و ایجاد مشکل برای انگلیسی ها را به وضح روشن و برجسته نمود. بالأخره در یکی از همین درگیری ها بود که دست بیگانه از آستین خودی بیرون آمد و وجود محوری رئیس علی را از برابر مسیر تجاوز دشمن حذف نمود. اگرچه شهادت او نیروهای جهادی را در صفوفی مستحکم قرار داد و تا نهایت امکان، آنان استوار و وفادار با آرمانهای نهضت نگاه داشت و برخی در بحبوحه ی جنگ و بعضی متأثّر از جهت گیری ها و صف بندیهای مرتبط با قیام مردمی، جان خود را فدا کردند؛ امّا حذف وجود گرانسنگ رئیس علی، خلأ جبران ناپذیری در میان مبارزان نهضت ایجاد نمود و دشمن نیز به خوبی از این وضعیّت به نفع خود بهره برداری کرد. سالها از نهضت جنوب و مبارزه رئیس علی بر علیه انگلیسی ها می گذرد، اما به طور جدی نگاهی آسب شناسانه به این نهضت صورت نگرفته است. هر حرکت سياسي - اجتماعي از نقاط ضعف و قوّت بهره مند است.

قیام جنوب ايران نیز از این امر، مستثنی نمی باشد. بنابراین آسيب شناسي نهضت جنوب ايران، ضروري و نيازمند تحقيقي دقيق است؛ تا با بررسي و واكاوي عميق، بتوان به ژرفاي قيام و روابط بازيگران عرصه سياست و مبارزه پرداخت. یکی از غم انگیزترین مسائلی که اغلب نهضت های آزادی خواه و رهایی بخش، چه در مواجهه با استعمارگران خارجی و چه در برابر استبدادگران داخلی بدان دچار بوده اند، خیانت برخی افراد یا گروه های خودی به رهبران قیام ها بوده است که در نتیجه آن، روند حرکت و فرجام نهضت، دچار اشکال و در نهایت اضمحلال گردیده است. بیشتر جنبش های اصلاحی، انقلابی و دفاعی تاریخ کشور ما، به این بلا مبتلا بوده اند که به لحاظ همگونی، می توان دو نهضت رهائی بخش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی درشمال و قیام تنگستان به سرداری رئیس علی دلواری در جنوب را شاهد مثال آورد. در این قیام ها، یکی از دلایل شکست، نقطه ضعف خیانت درونی و خنجرزدن از پشت، توسط خائنین وطن فروش بوده است. در نهضت جنوب، خیانت، تنها قاتل رئیسعلی نبود که ضربه ای شدید بر پیکره مقاومت مردمی وارد نمود و سرنوشت غم انگیز اغلب سران نهضت با دخالت و مشارکت نیروهای خودی رقم خورد و طومار زندگی آنان بدست این نابکاران برچیده شد.


:: موضوعات مرتبط: جامعه , ,



حسین علیه سلام
نوشته شده در پنج شنبه 27 شهريور 1393
بازدید : 691
نویسنده : حسین

 

 

 

می خواستم هر هفته از شما یادی کنم ...

اما هفته ها و ماهها گذشت ولی عطر یادتان به سراغم نیامد ؛ افسوس که نمیدانستم؛ حتی از خوبان یاد کردن هم لیاقت می خواهد ...

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

و مگر میشود جایی از تو یاد کنند و از برادر باوفایت نامی به میان نیاید ...

السلام علیک یا ابا الفضل العباس

السلام علیک یا قطیع الکفین

السلام علیک یا ساقی عطاشى کربلاء

السلام علیک یا حامل لواء الحسین علیه السلام


:: موضوعات مرتبط: آزاد راه گمشده , ,
:: برچسب‌ها: امام حسین , حسین , امام , اهل بیت ,



محبت ومهر ورزی
نوشته شده در جمعه 21 شهريور 1393
بازدید : 613
نویسنده : حسین

«قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّه َ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمْ اللّه ُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّه ُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»

حديث بگو: اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا نيز شما را دوست بدارد، و گناهانتان راببخشايد و خدا آمرزنده مهربان است. اسلام برنامه تكامل و تعالى انسان است. زير بنا و اساس اين برنامه و اين مكتب محبت است. مسئله محبّت به اندازه اى در تحقّق برنامه هايى كه اسلام براى پيشرفت جامعه انسانى پيش بينى كرده، مفيد است كه پيشوايان دين آن را اساس و پايع بلكه خود دين دانسته اند. امام صادق عليه السلام فرمود: «هَل الدّين إلاّ الحُبّ» حديث آيا دين به جز محبّت و مهرورزى است؟! و امام باقر عليه السلام فرمود: «الدّينُ هوَ الحُبُّ وَ الحُبُّ هُو الدّين».

حديث دين همان محبّت و محبّت همان دين است. خدايى را كه دين معرّفى مى كند بالاترين مرتبه محبّت و مهرورزى را نسبت به موجودات به ويژه انسانها دارد. از اين رو اوّلين صفتى كه مسلمانها در جمله اى كه هميشه و هر روز بارها و بارها موظّف اند آن را تكرار كنند بلكه در ابتداى هر كلام و هر كارى به زبان آورند، صفت مهربانى و مهرورزى او نسبت به موجودات عالم و انسان است.

در كلمه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» كه برنامه افتتاحيه تمام مسلمانان است بعد از نام خدا يعنى اللّه دو صفت رحمان و رحيم بايد گفته شود و هميشه محبّت او مورد توجه باشد، زيرا او مهربانترين مهربانان است و همين لطف و مهربانى به انسانها بلكه به موجودات، عامل خلقت آنان و گستردن نظام هستى شده است. در قرآن آمده است: «وَ رَحْمَتى وَسِعَتْ كُلَّ شَى ء» حديث و بعد از مرحله خلقت مى بينيم خداوند منّان همانطور كه خود نسبت به موجودات و مخلوقات خود و در رأس آنها انسانها محبت دارد، از انسانها خواسته است كه نسبت به همديگر هم با محبت باشند و روزبه روز بر محبّت خود نسبت به ديگران بيفزايند. شايد بتوان گفت يكى از حكمتهاى قرار دادن نسل انسانها از يك پدر و مادر همين باشد كه انسانها نسبت به يكديگر احساس علاقه و محبّت كنند و همديگر را برادر و خواهر خود بدانند.

مكتب همه انبياى الهى از آدم تا خاتم بر محور و پايه محبت، بنا شده است و پايگاه اصلى حكومت اسلامى، عشق و علاقه مردم نسبت به پيشوايان دينى و رهبران امّت اسلامى است و پيشوايان بزرگ و معصوم اسلام نيز براى اينكه مردم با شيرينى محبت، زندگى و جامعه خود را شيرين و پر از محبت و عشق و علاقه كنند و از بركات اين صفت الهى و نعمت بزرگ خدادادى بهره مند شوند، مردم را به محبّت و مهرورزى فراخوانده و راه و روش آن را عملا" به مردم نشان دادند،كه نمونه هايى از آنها را در اين مجموعه خواهيد خواند. در عمل نيز آن بزرگواران بعد از خداوند متعال مهربانترين انسانها نسبت به موجودات ديگر به ويژه انسانها بودند. تا جايى كه به خاطر محبت به مردم و عشق به آنان از همه چيز حتى جان خود گذشتند تا افراد جامعه را به سعادت ابدى برسانند. در مورد پيامبر در قرآن مى خوانيم: «وَ ما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحمةً لِلْعالَمين» حديث ما تو را جز اينكه مايه رحمت جهانيان باشى، نفرستاديم. و در جاى ديگر مى خوانيم: «عَزيز عليهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَليكم بِالمؤمنينَ رَئوفٌ رَحيم» حديث ناراحتى هاى شما بر او گران است و نسبت به هدايت شما سخت علاقه مند است و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است. اين عطوفت و مهربانى پيامبر صلي الله عليه و آله باعث شد كه خود را در زحمت طاقت فرسا بيندازد و رنجهاى فراوان متحمّل شود. آرى پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اهل بيت او به قدرى نسبت به مردم مهربان و دلسوز و علاقه مند بودند كه حتى در لحظات آخر عمر - كه هر كسى به فكر و انديشه نجات خود است - آنهابه ياد امّت و گرفتارى هاى آنان بودند. در حديثى از امير مؤمنان عليه السلامچنين آمده است: اخرين چيزى كه از پيامبر شنيده شد اين بود كه وقتى ملك الموت در آخرين لحظات خدمت پيامبر براى قبض روح آمد، گفت: تو مخيّر هستى به لقاء پروردگار بروى يا در دنيا بمانى. فرمود: به سوى خدا نه به دنيا. بعد فرمود: «أوصيكُم بالضعيفين خَيراً: اليتيمِ وَ المَملوكِ». شمارا سفارش مى كنم به نيكى نسبت به يتيم و كسى كه بنده ديگرى است و از خود مال و منالى و اختيارى ندارد. از احاديث اين مجموعه و احاديث ديگرى كه در اين موضوع آمده است به خوبى استفاده مى شود كه نخستين موجودى كه بايد انسان محبت او را در دل داشته باشد و به آن عشق بورزد خالق هستى است كه محبوب واقعى و اصلى اوست و انسانها هر چه دارند از اوست و او مهربانترين مهربانان است و در مرحله بعد پيامبر و جانشينان او كه واسطه فيض الهى به بندگان هستند و در مرحله بعد انسانهاى مرتبط با اهل بيت عليهم السلام و صاحبان ايمان و تقوا. اميد است با شناخت محبوب حقيقى و محبوبان درگاه الهى بتوانيم با مهرورزى نسبت به آنان، خود نيز محبوب پروردگار جهانيان گرديم و به هدف عالى انسانى برسيم. انشاء اللّه

 محمود شريفى


:: موضوعات مرتبط: آزاد راه گمشده , ,
:: برچسب‌ها: مهر , محبت , امامان ,



بازدید : 634
نویسنده : حسین
میدان ۷۲/ فروز رجایی‌فر: سه شنبه ۳۰ اردیبهشت شبه‌برنامه‌ای از شبکه قرآن پخش شد که حقیر و بسیاری از فعالان حوزه تقریب فرق و وحدت اسلامی را شگفت زده کرد. در برنامه‌ای موسوم به «شب آسمانی» مصاحبه‌ای ترتیب داده شده بود با جوانی از اقلیت‌های قومی و مذهبی کشور که طی فرآیندی ابتدا جذب وهابیت شده و در تداوم تحولات عقیدتی خود فعلا شیعه شده است. البته تغییر و تحول در پی تحقیق و مطالعه حق طبیعی هر انسان پویا و دغدغه‌مند است؛ لکن نقطه ابهام و شگفتی، اقدام صداوسیمایی که باید ظاهراً ملی باشد در انعکاس این گونه وقایع است؛ در حالی که حضرت امام راحل و مقام معظم رهبری، موکدا مبلغین و رسانه‌های کشور را از ایجاد حساسیت مذهبی منع نموده و این عمل را آب ریختن به آسیاب دشمنان اسلام و مسلمانان تعبیر کرده‌اند. در جایی که رهبری تصریح کرده‌اند که در گفتمان وحدت و تقریب اسلامی نباید نشانه‌هایی از عزم و اراده برای تبلیغ و تشویق دیگران به تغییر مذهب دیده شود؛ در زمانی که به مناسبت اقدام دشمنان قسم خورده اسلام و توطئه‌های پیچیده آنان، فضای بسیار مسموم و غیروحدوی بر جهان اسلام حاکم شده است که خون بسیاری از مسلمانان را به زمین ریخته و بذر کینه و تفرقه در سینه‌ها کاشته است؛ در مقطعی که شیطان بزرگ در غرب و یاران و اذنابش در منطقه بسیار آرزو دارند که ایران اسلامی را به بلیه‌ای مانند سوریه و بلکه بسیار حادتر از آن دچار کنند و آتش جنگ مذهبی را در ایران بیافروزند و قشون تکفیری تحت امر خود را از هشتاد کشور به داخل مرزهای ایران روانه کنند؛ و در شرایطی که به دلیل تبلیغات رسانه‌های منگ و معاند شیعه و سنی، هر لحظه به وضع خطرناکی در تنور اختلافات دمیده می‌شود و به همین لحاظ رسالت و وظیفه علمای دو سو در هوشیاری و حفاظت از امنیت امت اسلامی سنگین تر شده است؛ و متاسفانه در همین وضعیت بحرانی که جماعتی کج فهم و کورذهن تلاش می‌کنند تا علمای شریف و امین امت را در رویارویی با هم قرار دهند و از گفتار هر یک علیه دیگری فتنه‌ها بسازند تا به زعم خود به وظیفه مذهبی(!) خود عمل کرده باشند؛ و در جایی که رسانه ملقب به ملی جمهوری اسلامی ایران، باید بپذیرد که تنها رسانه‌ای در جهان است که وظیفه دارد آرمان‌های نظام، منویات امام و رهبری و اصول جمهوری اسلامی ایران را به طور ناب و حکیمانه طرح و ترویج کند و لوازم فرهنگی و تبلیغی اتحاد امت اسلامی را در داخل کشور و در سطح جهان اسلام تدارک کند؛ آیا جای شگفتی و حتی سوء ظن نیست که یک برنامه مستمر در شبکه قرآن، که در پوشش حمله و افشای وهابیت، آغاز به کار نموده، به تدریج از هدف اعلامی فاصله گرفته و وظیفه خود را تفرقه میان ارکان امت اسلام قرار دهد و در طی مسیر به جایی برسد که از تریبون رسانه ملی، اتفاق کم شمار تغییر مذهب را علیرغم نهی رهبری موضوع کار قرار داده و انسجام قومی و فرهنگی اهل‌سنت نجیب و وفادار ایران را تهدید کند؟! آیا از عملکرد این برنامه در شبکه نامیده شده به قرآن مجید ـ که فصل مشترک اعتقادات مسلمین جهان است ـ چنین فهمیده نمی‌شود که عمل جمهوری اسلامی ایران در خصوص حقوق و کرامت اقلیت‌ها از جمله اقلیت بزرگ اهل‌سنت، با ابعاد نظری و شعاری آن متفاوت و حتی در تضاد است؟! آیا این دور از انتظار است که علمای اهل‌سنت، با مطالبه و اصرار مخاطبان خود برای مواجهه با این رویکرد شبکه قرآن، در فشار برای اتخاذ مواضعی قهرآمیز قرار بگیرند و در صورت عدم همکاری با چنین تقاضایی، روند تحولات از اختیار آنان نیز خارج شده و در دست نامحرمان و نااهلان و دشمنان شیعه و سنی قرار بگیرد؟! آیا در چنین شرایطی با توجه به تحریک تعصبات و احساسات مذهبی، دیگر امکان و مکانی برای حضور برادرانه و اقدام موثر جوانان اهل‌تقریب و روحانیت آگاه و فعال وحدوی به منظور رفع فتنه‌های مذهبی در مناطق حساس کشور وجود خواهد داشت؟!

:: موضوعات مرتبط: صهیونیسم آخرالزمان 2012 , جامعه , ,
:: برچسب‌ها: وحدت , صهیونیسم , وهابیت , سنی , شیعه , سیستان ,



از وبلاگ ایما
نوشته شده در چهار شنبه 20 فروردين 1393
بازدید : 722
نویسنده : حسین

 

هوگو چاوز نامی آشنا برای همه ملت‌هاست. نام او یادآور زلال پاكی و مهربانی، شجاعت، پایمردی، عشق به مردم و فداكاری و تلاش بی‌وقفه برای خدمت به مردم به ویژه محرومین و زخم خوردگان از استعمار و استكبار است. او انسانی عمیقاً موحد و مؤمن و پایبند به ارزش‌های انسانی و آسمانی و باورمند به راه انبیاء الهی و حاكمیت جهانی عدالت و عشق به رهبری صالحان بود. او همزمان كه با رشادت تمام در برابر زیاده‌خواهی‌های مستكبران می‌ایستاد و فشار سنگین تبلیغاتی و اقتصادی و تهمت‌ها و حتی كودتاها را در هم می‌شكست، قامت بلندش در برابر كودكی خردسال فرو می‌افتاد و با دست‌های مهربانش او را نوازش و سرود آزادی و سرافرازی را در گوش او زمزمه و زلال عشق را در اندیشه و جان او جاری می‌كرد. هوگو چاوز نماد و میراث دار همه شجاعان و مبارزان و انقلابیون در تاریخ پرافتخار و البته غم بار آمریكای لاتین و تجلی روح آزادگی مردم مظلوم این دیار و همه ملت های تحت ستم و پرچم برافراشته مبارزان ضد استعماری و عدالت طلبانه و طلایه دار دوستی بین ملت ها است. او نقطه اتكاء روحی و پشتیبان همه انقلابیون و آزادی خواهان منطقه و جهان بود. او حقیقتا جلوه روشنی از یك ونزوئلایی پرشور و آرمانی و دوست داشتنی است و مردم بزرگ ونزوئلا با آگاهی و هوشمندی بارها و بارها او را به مسند ریاست جمهوری رساندند و در فراز و نشیب و سختی ها یاریش كردند و او نیز همه فرصت‌ها و قدرت را برای خدمت به مردم و سربلندی كشورش و آزادی ملت ها به كار گرفت. او سرانجام در پی یك بیماری مشكوك همه وجود و جان خود را نیز در این راه پرافتخار تقدیم كرد. او در حقیقت شهید راه خدمت به ملت ونزوئلا و پاسداری از ارزش های انسانی و انقلابی است گرچه امروز و به ظاهر هوگو چاوز، دوست صمیمی و مهربان مردم، در بین ما نیست اما اطمینان دارم كه روح آسمانی و اندیشه پاك او هر روز و در افقی بالاتر در دل و جان تك تك مردم آمریكای لاتین و ونزوئلا و همه ملت های عالم و با درخششی بیشتر طلوع می كند و راه عزت و سربلندی را فرا روی همگان قرار خواهد داد. هوگو چاوز زنده است تا عدالت و عشق و آزادی زنده است. او زنده است تا ایمان و پاكی و انسانیت زنده است. او زنده است تا ملت ها زنده اند و برای استقرار استقلال و مهربانی و عدالت تلاش می كنند. تردید ندارم كه او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاكان، انسان كامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت كامل و مهربانی و كمال یاری خواهد كرد. پ.ن : ببخشید اگر کم کار شدیم... ماشاءالله ین روزها همه طراح و نویسنده شدن و شاید هم جای ما پر شده و کارهایی می زنن که شاید به درد انقلاب نخوره ، شاید دوتا پوستر قبل تند بود که ازین به بعد سعی می کنم جنبه تخریبی پوستر رو بیارم پایین و زمینه انتقادش بیشتر باشه... و در آخر ، این وبلاگ هرگز از جایی دستور نمی گیره و طبق جهت گیری های نهاد های خواص ، جهاد گیری نخواهد کرد. برای دیدن پوستر به زبان انگیسی در اینجا کیلیک کنید شاید حرف دل: یا رئوف بعضی وقتها اگر مرا ببخشی خودم خودم را نمی بخشم


:: موضوعات مرتبط: سیاست , ,
:: برچسب‌ها: چاوز , ونزوئلا , سیاست؟آمریکا ستیزی , جنگ با آمریکا , مادورو ,